امام خمینی(ره) و مردم سالاری و وحدت و انسجام در جامعه اسلامی
«بخش اول»
بعضی ها به طور قطع منکر چیزی به نام مردم سالاری یا دموکراسی در اسلام هستند که خود بر دو دسته اند:مخالفانی که در اندیشه غـرب تخصص دارند و بر اساس وقوف به اندیشه غرب، وجود دموکراسی و مردم سالاری را در اسلام منکرند.
گروه دیگر کسانی هستند که با مسائل فقهی و فقه سیاسی و با اندیشه سیاسی اسلام آشنایی دارند با این حال مدعیاند که دموکراسی و اصطلاحات مترادفش از جمله مردم سالاری در اسلام وجود ندارد،یا حداقل در فقه شیعه وجود ندارد.اتفاقا استدلال هر دو گروه هم تقریبا یکی است.عمده دلیل هر دو گروه این است که دموکراسی و مردم سالاری در غرب دارای پیش فرض هایی است و این پیش فرضها هیچ کدام منطبق با اندیشه اسلام نیست.
البته در کنار این استدلال دلایل دیگری هم ضمیمه میشود که احیانا خاص متفکران و متخصصان دراندیشه غرب است،یا خاص کسانی است که درحوزه فقـه سیاسی مسئله را دنبال می کنند ولی عمده اشکال،همین است که بیان شد.
تحصیل کرده های غرب که فقط با مبانی اندیشه های سیاسی غرب آشنایی دارند،سخت منکرند ومیگویند آن اصطلاحات مخصوص غرب است و اصلا درحوزه اسلام این مسائل معنا ندارد. هم چنین عده ای از خـودی ها هم معتقدند اصلا نباید واژه دموکراسی را به کار برد.
من فکر می کنم برای دنبال کردن بحث باید کمی تعصبات و صبغه های شکلی الفاظ را کنار بگذاریم.تقید به این که این کلمه فارسی استیا عربی،یونانی استیا لاتین،مربوط به عالم ادبیات است و در این جا ما باید به معانی بپردازیم و معانی را هم نباید به صورت آرمانی و انتزاعی بحث کنیم.ما باید واقعیتها را در نظر بگیریم;یعنی آنچه را در غرب به نام دموکراسی مطرح استبا آنچه به عنوان اتکا به آرای عمومی در نظام اسلامی اجرا می شود،به صورت عینی،عملی و به صورت قضیه خارجیه مقایسه کنیـم;نه به صـورت انتزاعی (قضیه طبیعیه یا قضیه حقیقیه).اگر به صورت عینی بحث کنیـم در نظـریه دموکراسی به مفهـوم غـرب،با مفهـوم اسلامی،تفـاوت چندانـی نمی بینیـم.اگر ما مسئله مـردم سالاری را به این صورت توصیف بکنیم،شاید نیازی به پسوند دینی هم نداشته باشد.پسوند دینی معمولا برای این است که گفته شود این مردم سالاری، غیر از آن مردم سالاری است که می گویند حاکمیت مطلق از آن مردم است و مردم اختیـار تام به نماینده ها می دهند که حتی احکام الهی را هم زیر و رو کنند.در غرب وقتی به نمایندگان رای می دهند اجـازه می دهند که تمام خواسته های کلیسا را زیـرپا بگذارند.رأی می دهند که منتخب مردم تمام انجیل و تـورات را زیرپا بگذارد،چون قائل به مردم سالاری مطلقاند و اضافه کردن کلمه دینی برای بیان این نکته است که این مردم سالاری غیر از آن مردم سالاری است. مردم مسلمان رأی میدهند که کارگزاران در حـوزه اسلام انجام وظیفه کنند و نمایندگان هم در همین حوزه قانون وضع بکنند،اما اگر ما قضیه را خارجی گرفتیم دیگر این قید لازم نیست.
حجت الاسلام والمسلمین عمید زنجانی
:: موضوعات مرتبط:
متفرقه ,
,
:: بازدید از این مطلب : 725
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0